آموزش بازاریابی حسابداری مدیریت

آموزش بازاریابی حسابداری مدیریت

آموزش بازاریابی حسابداری مدیریت

آموزش بازاریابی حسابداری مدیریت

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت بنندگان و خوانندگان محترم وبلاگ مرتضی خادمی
این وبلاگ برای آموزش و بررسی وضعیت مطالب اینترنتی افتتاح شده و بیشترین هدف از آن جمع بندی و نظر خواهی از صاحب نظران مطالب موجود در این وبلاگ است البته اول این وبلاگ برای انجام فعالیت های بازاریابی افتتاح شده بود ولی تصمیم گرفته شد به روشهای آموزش و خلاقیت و پولدار شدن بپردازد و نظر دیگر افراد را در مورد مطالب جویا شویم امیدوارم با نظر دادن به مطالب این وبلاگ ما را یاری رسانید.
بایگانی

یکی از برندهای موفق در زمینه‌ی فست‌فود، رستوران‌های زنجیره‌ای شیلاست که خیلی‌ها با این برند و هات‌داگ‌های معروف آن آشنا هستند. به همین مناسبت با دکتر حسین اکبری، مدیرعامل رستوران‌های زنجیره‌ای شیلا گفت‌وگویی را درباره‌ی این برند و نیز چگونگی خرید تابلو از برندهای معتبر انجام داده‌ایم. حسین اکبری علاوه بر مدیریت برند شیلا دستی هم در آموزش کسب‌وکار دارد و خوانندگان مجله‌ی خلاقیت با آثار او در این زمینه آشنا هستند. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

گفت‌وگو با دکتر حسین اکبری، مدیرعامل رستوران‌های زنجیره‌ای شیلا
•    می‌خواهیم به جای سوالات مرسوم درباره آغاز برند شیلا و… که به آن نیز خواهیم پرداخت از این‌جا شروع کنیم که به عنوان‌ مدیرعامل رستوران‌های زنجیره‌ای شیلا مهم‌ترین نکته در فعالیت این فست‌فود را در چه موردی می‌بینید؟ همان موردی که شاید انگیزه شما برای حضور در شیلاست.
مهم‌ترین نکته برای من این است که غذای‌مان حتما باید شناسنامه‌دار باشد. معتقدم غذایی را باید دست مردم بدهیم که جرات کنیم همان را به خانواده‌مان هم بدهیم. بچه من ۷ سالش است و گاهی می‌گوید برویم رستوران، ساندویچ سوسیس بخوریم. نمی‌خواهم وقتی این را گفت، ساندویچ را از جایی غیر از شیلا برایش تامین کنم. این موضوع، خط قرمز من است. بر همین اساس هم در شعب‌مان هیچ چیز را مهم‌تر از زنجیره تامین نمی‌دانم و روی این مساله کوتاه نیامده‌ام. روی این مورد، جای مانور زیادی وجود دارد و متاسفانه به همین دلیل با سلامتی مردم بازی می‌شود. ما آمده‌ایم در سایت و تراکت‌های‌مان آرم تامین‌کنندگان‌مان را اضافه کرده‌ایم؛ آن هم به این خاطر که متاسفانه روی فرآورده‌های گوشتی، نظارت وجود ندارد و مثلا وقتی می‌گویید هات‌داگ ۷۰درصد گوشت قرمز، این نوع از هات‌داگ بین کیلویی ۵هزار تومان تا کیلویی ۱۳هزار تومان در نوسان است و حتی ممکن است کیلویی ۴هزار تومان‌اش هم وجود داشته باشد. وقتی گوشت گوساله برزیلی حدود کیلویی ۲۰ هزار تومان است چه جوری می‌شود که یک هات‌داگ ۷۰درصد گوشت قرمز، کیلویی ۴هزار تومان باشد. ما الان در شیلا از هات‌داگی استفاده می‌کنیم که کیلویی ۱۳هزار تومان، قیمتش است. شعب ما به لحاظ هزینه‌ها فشار زیادی روی‌شان است؛ ولی ما گفته‌ایم که مشتری کیفیت را می‌فهمد. ما جنس ارزان  به مردم نمی‌دهیم؛ اگر چه دنبال این هم نیستیم که گران باشیم. چون می‌دانیم که متاسفانه توان مالی مردم کاهش پیدا کرده است و ما هم طبقه متوسط را هدف قرار داده‌ایم. با این حال این را هم می‌دانیم که کسانی مشتری ما هستند که به سلامتی خودشان اهمیت می‌دهند و تفاوت خوب و بد یک غذا را کاملا می‌فهمند. در همان میدان ولیعصر که هات‌داگ ۲هزار تومانی عرضه می‌شود، ما ساندویچ هات‌داگ‌مان را ۵ تا ۶ هزار تومان می فروشیم توجه داشته باشیم که در فرآورده‌های گوشتی، هر چقدر که کیفیت پایین باشد، سعی می‌کنند ضعف در بافت گوشت را با ادویه پوشش دهند و این گونه حتی خوشمزه‌تر هم می‌شود. منتها بعمیل کردن غذا با سوزش معده و رفلکس و ضعف و هزار جور عارضه همراه می‌شود.
مورد دیگر این است که کارخانه‌های فرآورده‌های گوشتی‏، هیچ‌کدام‌شان اجازه بازدید نمی‌دهند. اما در بین تامین‌کنندگان ما، هم آندره سولیکو و کاله  به ما اجازه بازدید سرزده به کارخانه می دهند و حتی به ما گفته  اند که مشتریان‌تان هم می‌توانند بیایند و از کارخانه ما بازدید کنند.. ما در شیلا با سلامتی مردم سر و کار داریم و نمی‌توانیم با سلامتی آن‌ها به ویژه کودکان و جوان‌ترها که اعتماد می‌کنند، بازی کنیم. این مهم‌ترین موضوعی‌ست که روی آن تاکید داریم؛ تا جایی که یکی از همکاران ما در شرکت می‌گفت که شعارمان را عوض کنیم و بگذاریم: «غذای شناسنامه‌دار».
شما سوابق آموزشی و انتشاراتی در زمینه مدیریت داشته‌اید و امروز مدیریت یک فست‌فود را برعهده گرفته‌اید. چه شد که از آموزش و تحقیقات مدیریت به عرصه مدیریت یک فست‌فود کشیده شدید؟
ما در گروه پژوهشی  آریانا روی موضوع خدمات مدیریت کار می‌کردیم و در آن‌جا خدا لطف کرد و خوش‌نام بودیم و کارمان رونق داشت و هنوز هم دارد. علاقه داشتیم که در موضوع مدیریت، یک تجربه اجرایی هم داشته باشیم. رفتیم در حوزه گردشگری برای مجتمع‌های بین‌راهی سرمایه‌گذاری کنیم. در مجتمع‌های بین‌راهی، هم دنبال فست‌فود بودیم، هم رستوران و هم فروشگاه. با یک تعداد از فست‌فودها برای ایجاد شعبه مذاکره کردیم. در این مذاکرات، رفتار مدیران شیلا به لحاظ علاقه به کار را حرفه‌ای‌ تر دیدیم و به ما پیشنهاد کردند که جهت  توسعه برند شیلا  سرمایه‌گذاری کنیم و این‌گونه شد که مسوولیت مدیریتی این‌جا را عهده‌دار شدیم. و در واقع زحمت اصلی به عهده آقای مجید میری بوده است که فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران است و رشته کشاورزی خوانده و ۱۲ سال پیش شیلا را تاسیس کرده است. ما  سال ۸۸ در شیلا  سرمایه گذاری کردیم  .
•    سابقه برند شیلا به کجا بازمی‌گردد؟
اولین فاز فعالیت برند شیلا، ارائه یک ایده خلاقانه برای تولید ساندویچ هات‌داگ بوده است. از سال ۸۰ کار با یک شعبه در تقاطع خیابان فتحی‌شقاقی با ولیعصر آغاز شده است و ما الان که روش‌های تبلیغاتی آن موقع‌شان مثل ارائه کارت اینترنت و… را بررسی می‌کنیم می‌بینیم که به روش خوبی کار می‌کرده‌اند. بعدها مثل هر بیزنسی، آقای میری می‌آید شیلا را توسعه می‌دهد و به ۵-۴ شعبه می‌رساند و یک انبار و آشپزخانه مرکزی هم برای این‌ها راه می‌اندازد. شیلا این گونه تا ۹شعبه جلو می‌آید. در مقطعی که ما به شیلا پیوستیم ۹ شعبه فعال بودند . در این مقطع با کمک دوستانمان از جمله  مشاوران گروه پژوهشی آریانا و شرکت مدیران ۲۱ نسبت به بازمهندسی شیلا از تدوین استراتژی بازاریابی تا طراحی هویت بصری مجموعه و دکوراسیون شعب و مستند سازی دانش فنی شیلا اقدام کردیم  با بررسی تجارب داخلی و الگوبرداری از رقبای بین المللی  به این موضوع پرداختیم که یک رستوران زنجیره‌ای چه کارهایی باید انجام بدهد. از دستورالعمل بهداشتی شعبه شروع کردیم که شامل بهداشت فردی، ساختمان، تجهیزات، انبار و… است و به موارد دیگری پرداختیم نظیر کنترل کیفیت شعب، آماده‌سازی مواد اولیه و… در واقع همه آن چیزی را که طی ۸ سال قبل از آن وجود داشت با کمک تیمی از متخصصان  صنایع غذایی و مهندسی صنایع، مستندسازی کردیم که تبدیل به استانداردهای شیلا شد و به موضوعاتی می‌پرداخت نظیر این‌که مواد اولیه‌مان چه باید باشد و از چه برندهایی باید تامین شود و فرمولاسیون‌اش چگونه باید باشد تا این‌که دستورالعمل‌های اداری شعب را تنظیم کردیم و به انضباط کار پرداختیم و رسیدیم به چگونگی استخدام پرسنل، پرداخت حقوق، استاندارد لباس و… که تدوین و اجرای این‌ها زمان زیادی برد  بعد هم به دستورالعمل‌های تهیه غذا در شیلا پرداختیم. چون من زمانی خودم، هم مشاور و هم مدرس بحث ISO9000 بودم می‌دانم که خیلی از شرکت‌ها در مستندسازی فرایندهای‌شان ضعف دارند و از آن بدتر، ضعف آشکاری در اجرایی‌کردن این مستندات دارند. شما وقتی می‌خواهید وارد تجارت فرانچایز شوید باید چیزی برای فروش داشته باشید و فقط نمی‌توانید که یک تابلو را بفروشید. البته شما می‌توانید یک برندی ایجاد کنید و با تبلیغات عمومی، آگاهی از این برند را افزایش دهید و به واسطه آن بتوانید بگویید هر کسی از تابلوی من استفاده کند فروش‌ اولیه اش  بالا خواهد رفت و در واقع تابلوفروشی کنید. اما چون شما هویت مشخصی را تعریف نکرده‌اید و ازطرف دیگر، چون قراردادها ی فرانچایز در کشور ما ضمانت  اجرایی کافی ندارند، هر شعبه، ساز خودش را می‌زند و حتی آن هویت حداقلی هم نابود می‌شود. خیلی از همکارانی که آمدند و تلاش کردند تا برند های خوشنامی در رستوران یا بستنی یا کافی شاپ ایجاد کردند متاسفانه در حال حاضر شرایط خوبی ندارند.  شما فقط تابلوهای شبیه به هم را می‌بینید. در آن‌جا هر شعبه غذا را به دلخواه خودش ارائه می‌دهد، مواد اولیه‌اش را خودش انتخاب می‌کند و کسی هم نیست که روی این‌ها نظارت کند. در حالی که خاصیت زنجیره‌ای این است که شما نسبت به حداقل کیفیت‌ها مطمئن باشید. من همیشه می‌گویم مک‌دونالد بهترین همبرگر دنیا نیست؛ خیلی همبرگرهای بهتر از مک‌دونالد هم وجود دارند. اما از چین تا کانادا همه می‌دانند که حداقل‌هایی را که از یک غذا می‌خواهند در مک ‌دونالد وجود دارد. ممکن است یک رستوران بهتری در چین وجود داشته باشد، اما خیلی‌ها آن را نمی‌شناسند؛ ولی مک‌دونالد را می‌شناسند. پس ویژگی اصلی زنجیره‌ای بودن، استانداردبودن آن است. ولی متاسفانه در این‌جا ما از زنجیره‌ای‌بودن، فقط همان آگاهی از برند را می‌فروشیم و بعد از فروش، برند رها می‌شود و وقتی سرمایه گذاران در برند ، رها شدند، دیگر ناچارند که برای بقای خودشان هر کاری بکنند. منو را کم و زیاد کنند یا کیفیت غذا را دست ببرند یا مواد اولیه را تغییر دهند. اولین چیزی هم که به ذهن‌شان می‌رسد این است که از کیفیت کم کنند. این اتفاق درمورد افت کیفیت در خیلی از فرانچایزها می‌افتد و یکی هم نیست که بگوید ما هم عقل‌مان می‌رسد که سوسیس کیلویی ۶هزار تومان هم وجود دارد؛ ولی به طور مثال ما در شیلا بیش از ۲۰ کارخانه را ارزیابی کرده‌ایم تا رسیده‌ایم به همین لیست محدود ۳-۲ تا کارخانه‌ای که مواد اولیه ما را تامین می‌کنند. ما با کسی کار می‌کنیم که آبرویش برایش مهم باشد.
ما در شیلا فقط برند را نمی فروشیم بلکه  دستورالعمل ها ، استانداردها و تجربیات خود را می فروشیم
مثل خیلی از برندهایی که با فرانچایز پیش می‌روند .شما هم الگوهای موفقی را در این مورد و در سطح جهان مدنظر قرار داده‌اید. از این الگوها برای ما بگویید.
از چند منظر باید به این موضوع نگاه کنیم. یکی، بحث اداره رستوران است که به این موضوع می‌پردازد که ما برای ایجاد برند شیلا از چه منابعی الگوبرداری کرده‌ایم؟ اگر شما به دکور ما دقت بکنید می‌بینید که یک دکور سبک با رنگ روشن است. رنگ غالب ما برعکس بقیه برندها سفید است. در دین ما تاکید شده است که سفید بپوشیم. چرا؟ چون وقتی کثیف است، معلوم می‌شود. در صورتی که عمده‌ فست‌فودها از رنگ‌های جیغ و تیره استفاده می‌کنند. در رنگ جیغ و تیره، کثیفی به چشم نمی‌آید. ما به رغمی که همین موضوع برای‌مان دردسر ایجاد کرده است؛ این الگو را از آسیای شرقی گرفته‌ایم. آن‌ها در فست‌فودهای‌شان از رنگ‌های روشن استفاده می‌کنند. متاسفانه در کشور ما فست‌فود کارکرد کافی‌شاپ و کلوپ‌های شبانه و… را هم دارد. برای همین هم هست که گاهی وقت‌ها شما می‌روید در فست‌فودی که تاریک است و دونفر در گوشه‌ای از آن نشسته‌اند و دارند سیگار می‌کشند؛ حالا یک پیتزا هم جلوی‌شان هست که یک ساعت طول می‌کشد تا بخورند. بنابراین چون این فضا در کشور ما وجود دارد ما آمده‌ایم و رنگ سازمانی و پرسنلی‌مان را روشن در نظر گرفته‌ایم. در مورد منوی غذایی، تفاوتی که در ایران نسبت به بقیه کشورها وجود دارد این است که هیچ‌کدام از فست‌فودهایی که وارد بازار ایران شده‌اند نتوانسته‌اند روی منوی غذایی محدود باقی بمانند و مجبور شده‌اند منوی‌شان را گسترش بدهند. یک بخش از علتش به این موضوع برمی‌گردد که این‌جا خیلی از خانواده‌ها رفتن به فست‌فود را بخشی از برنامه تفریح‌شان می‌دانند و وقتی این‌گونه به فست‌فود نگاه می‌شود آن وقت بحث تنوع سلیقه در خانواده هم پیش می‌آید و تنوع سلیقه هم مترادف است با تنوع غذایی. مثلا  آواچی اول با مرغ سوخاری شروع کرد و بعد، پیتزاچی را اضافه کرد. ما در تدوین روش‌های‌مان و هم الگوی فرانچایزمان از موفق‌ترین الگوهای دنیا استفاده می‌کنیم و  روش‌ هایمان را طبق الگوهای آن‌ها بازنگری کردیم. یادمان باشد بستر اقتصادی که آن‌ها فعالیت می‌کنند، کاملا رقابتی‌ست و در آن قانون از نوآوری و حقوق معنوی حمایت می‌کند؛ بنابراین اگر شما به عنوان یکی از شعب مثلا ساب‌وی از اصول این برند تخطی کنید، بلافاصله تعطیل می‌شوید و جریمه سنگینی را هم باید به ساب‌وی بپردازید ولی در ایران شرایط به این سادگی نیست . البته ما وسواس زیادی در انتخاب نماینده داریم. مثلا  در سال گذشته بیش از ده ها درخواست نمایندگی را رد کردیم. خیلی‌ها وارد این تجارت می‌شوند با این پیش‌فرض که سودهای بسیار عجیب‌وغریبی دارد و متاسفانه برخی‌ از برند ها هم هستند که به قصد برندفروشی قول‌های غیرواقعی می‌دهند.  این تجارت، جنبه‌های مثبت زیادی دارد، ما در شرایط اقتصادی دو سال گذشته که بسیاری از کاسبی ها لطمه خوردند و بسیاری کارشان را از دست دادند توانستیم این شرایط سخت را پشت سر بگذاریم و حتی شعب خود را توسعه دهیم و کارافرینی بیشتر داشته باشیم . ما ضمن رشد فروش شعب توانسته ایم ۱۴% به نیروی کارمان در شعب مان اضافه کردیم . سرمایه گزاری در این کسب وکاربه نسبت دیگر کسب و کار ها ، مطمئن تر است . ما توانسته ایم اعتماد به درامد پایدار را در همه ی شرایط برای سرمایه گزارانمان بوجود آوریم.و یکی از مهمترین دلایل این موفقیت ، سرمایه گزاران موفق ماست .
از جنبه دیگر ما باید در اداره این کسب و کار از روش‌هایی که دیگران ابداع می‌کنند، استفاده کنیم. مثلا ما روی تحلیل رفتار مصرف‌کننده‌مان از الگوی Data Mining یا داده‌کاوی استفاده کرده‌ایم. این پایان‌نامه پارسال یکی از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بود و به این موضوع می‌پردازد که آدم‌ها چه غذاهایی را با چه غذاهایی می‌خورند. این‌ها چیزهایی‌ست که در جاهای دیگر دنیا تجربه شده است. به خاطر همین وقتی می‌خواهند یک منو را پیشنهاد بدهند و عکس غذاها را چاپ کنند؛ حواس‌شان هست که کدام غذاها را کنار هم بگذارند. این‌ها مواردی‌ست که ما هم به فراخور حال خودمان در این مدت از آن استفاده کرده‌ایم.
•    یکی از کتاب‌های ماندگاری که شما در مجموعه آریانا چاپ کرده‌اید، کتاب «استراتژی اقیانوس آبی» است. این کتاب و همچنین کتاب‌های دیگری از اساتید برندینگ، نظیر کتاب‌های ال ریس و… برندهایی را موفق می‌داند که زمینه‌ای محدود و تخصصی برای خودشان انتخاب می‌کنند و در همان زمینه و نه بیشتر فعالیت می‌کنند. این اتفاق برای شیلا با عرضه هات‌داگ افتاده بود. اما بعد از مدتی غذاهای دیگری نظیر پیتزا و همبرگر هم اضافه شد که تا حدودی آن زمینه تخصصی و محدود را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و هویت برند شیلا را متفاوت از چیزی می‌کرد که در ابتدا بود. راجع به این تغییر هویت برند شیلا چه پاسخی دارید؟
اولین پاسخم این است که حتی مک‌دونالد هم ناگت مرغ می‌دهد. با این‌که مک‌دونالد را همه با برگر می‌شناسند. یا این‌که پیتزاهات هم برگر می‌دهد. نکته‌ای که وجود دارد این است که ما الان بالای ۶۰درصد از فروش‌مان متعلق به هات‌داگ است؛ منتها بخشی از محصولات هستند که می‌شود گفت که یک‌جور محصولات پایه برای فست‌فود هستند. مثل همبرگر که یک محصول پایه است که خیلی‌ها را به فست‌فود می‌کشاند. دومین توضیحم معطوف به همان موردی‌ست که در مورد کارکرد فست‌فود در ایران عرض کردم. ما الان شعارمان «هات‌داگ سفارشی است. و هنوز هم عمده محصول و فروش ما روی هات‌داگ است؛ اما محصولات دیگری که آورده‌ایم بر این اساس است که این‌ها مکمل هات‌داگ است. اگر شما بروید فروش‌تان را تحلیل کنید می‌بینید درست است که ۴۰درصد فروش شما از بقیه محصولات است؛ اما یک همبستگی آماری  بین فروش  این محصولات‌تان با محصول اصلی وجود دارد. یعنی که در فیش‌های شما کسانی خرید کرده‌اند که ۳نفرشان هات‌داگ خورده‌اند و یک نفرشان هم همبرگر خورده است. بین این‌ها همبستگی وجود دارد و طبیعتا روی آن ۶۰درصد هم اثر می‌گذارد.
الان وضعیت به گونه‌ای شده که برای فست‌فودها سخت شده است که تکی کار کنند و باید عضو یک فرانچایز شوند. در آینده اگر سهم برندهای فرانچایز با این روند افزایش پیدا کند، آن وقت احتمالش هست که برندهای فعال در فست‌فود بروند به سمت تخصصی کار کردن و پیش‌بینی من این است که در آینده به سمتی حرکت شود که از تعداد گزینه‌های منو کم شود و فست‌فودها تخصصی باشند.
•    با این حساب آیا در پی تغییر هویت برند شیلا که با ساندویچ سوسیس عجین شده است، هستید؟
ما در واقع دو تا هویت داریم. یک هویت ما مربوط به هات‌داگ است و هویت دیگر ما بحث سلامت است. شعار قبلی ما هم بر همین موضوع تاکید داشت. ولی خب، بیشتر، همان ساندویچ هات‌داگ، هویت برند ما شده بود. ما مرغ را به خاطر سلامت استفاده کرده‌ایم. الان وجه مشترک تمام محصولات ما این است که مواد اولیه تمام‌شان مرغوب است و تمام‌شان بدون روغن تهیه می‌شوند.
•    پس می‌خواهید هم‌چنان با انجام برخی تغییرات روی هویت اصلی برندتان تاکید کنید؟
ما شناخته شده‌ایم به هات‌داگ و نمی‌خواهیم این ذهنیت راجع به برندمان را از دست بدهیم. اما در بلندمدت ترجیح می‌دهیم که با عنوان غذای سالم شناخته شویم. یک فست‌فود سالم. بعضی از چیزها لاجرم در زندگی امروز وجود دارند. مثلا موبایل پدیده‌ای‌ست که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت.  اسنک و چیپس هم هست. منتها من وقتی می‌خواهم بروم برای بچه‌ام چیپس بخرم ترجیح می‌دهم یک اسنک یامی بخرم که اساس سالم‌تری نسبت به بقیه دارد. یا ترجیح می‌دهم اگر برای خانه، ماست می‌خرم به جای ماستی با ۵ یا ۷ درصد چربی، بروم ماست پروبیوتیک  کم چربی را بخرم. در واقع انتخاب من بر این اساس انجام می‌شود؛ چون نمی‌توانم این‌ها را از زندگی‌ام حذف کنم. فست‌فود هم چنین حالتی دارد. در ضمن چه کسی می‌تواند اثبات کند که خیلی از این تهیه غذاها، غذاهای‌شان سالم‌تر از غذاهای ماست. قیمه و قورمه و فسنجانی که در تهیه غذاها ارائه می‌دهند ناسالم است. ما در فرایند پختن خورشت، غذاها را به تفاله تبدیل می‌کنیم. شما کافی‌ست به آسیای شرقی تشریف ببرید و ببینید که سبزی‌ها را اصلا سرخ نمی‌کنند. بلکه می‌پزند یا آب‌پز می‌کنند و می‌خورند. قورمه سبزی خوب از نظر ما این است که صبح تا بعدازظهر روی گاز باشد و یک روغن حسابی هم افتاده باشد روی آن. بر این اساس، چه کسی می‌گوید که این سالم‌تر از فست‌فود است. چه کسی می‌گوید آشپزخانه‌هایی که  در بسیاری از مکان های  غیر بهداشتی  غذا می‌پزند، فرایند پختی سالم‌تر از فست‌فودها دارند . من به جرات می‌گویم که در فست‌فودهای ما بهداشت خیلی بهتر رعایت می‌شود تا خیلی از این تهیه غذاهایی که سهم بالایی از تامین غذا در تهران را برعهده دارند. راجع به ویتامین‌ها هم چیزی که من می‌دانم این است که غذا یک ترکیب متعادلی از کربوهیدرات و پروتئین است. من فکر می‌کنم که در مجموع بدون این که بخواهم غذاهای سنتی را زیر سوال ببرم، کسانی که موج منفی زیادی علیه فست‌فود به راه انداخته‌اند ۲ مساله را نادیده گرفته‌اند. یکی این است که به جای این که بروند فرایندهای کنترلی روی فرآورده‌های گوشتی را تقویت کنند، صورت مساله را پاک کرده‌اند و به کل با فست‌فود مخالفت کرده‌اند که البته موفق هم نشده‌اند چون فست‌فود بخشی از زندگی مدرن است و دوم این‌که جای این که رقابت منفی علیه فست‌فود بکنند بیایند بگویند آیا واقعا غذاهای سنتی ما که توی رستوران‌ها تهیه می‌شوند این‌قدر قابل دفاع هست که این‌ها می‌گویند یا نه؟ من بعید می‌دانم جواب قانع‌کننده‌ای برای این سوالات داشته باشند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۶
مرتضی خادمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی